موضوع: "ائمه معصومین (علیه السلام)"

دیدار امام حسن عسکری ( علیه السلام ) از یک خانواده نصرانی


يكى از راويان حديث به نام جعفر بن محمّد بصرى حكايت كند:
روزى در محضر حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكرى عليه السلام بوديم ، يكى از ممورين خليفه وارد شد و گفت : خليفه پيام داد كه چون اءنوش ‍ نصرانى يكى از بزرگان نصارى - در شهر سامراء است و دو فرزند پسرش ‍ مريض و در حال مرگ هستند، تقاضا كرده اند كه برويم و براى سلامتى ايشان دعا كنيم .
اكنون چنانچه مايل باشيد، نزد ايشان برويم تا در نتيجه به اسلام و خاندان نبوّت ، خوش بين گردند.
امام عليه السلام اظهار داشت : شكر و سپاس خداوند متعال را كه يهود و نصارى نسبت به ما خانواده اهل بيت از ديگر مسلمين عارف تر هستند.
سپس حضرت آماده حركت شد، لذا شترى را مهيّا كردند و امام عليه السلام سوار شتر شد و رهسپار منزل نوش گرديد.
همين كه حضرت نزديك منزل نوش نصرانى رسيد، ناگهان متوجّه شديم نوش سر و پاى برهنه به سوى امام عليه السلام مى آيد و كتاب انجيل را بر سينه چسبانده است ، همچنين ديگر روحانيّون نصارى و راهبان ، اطراف او در حال حركت هستند.
چون جلوى منزل به يكديگر رسيدند، نوش گفت : اى سرورم ! تو را به حقّ اين كتاب - كه تو از ما نسبت به آن آگاه تر هستى و تو از درون ما و آئين ما مطّلع هستى - آنچه را كه خليفه پيشنهاد داده است انجام بده ، همانا كه تو در نزد خداوند، همچون حضرت عيسى مسيح عليه السلام هستى .
امام حسن عسكرى عليه السلام با شنيدن اين سخنان ، حمد و ثناى خداوند را به جاى آورد و سپس وارد منزل نصرانى شد و در گوشه اى از اتاق نشست .
و جمعيّت همگى سر پا ايستاده و تماشاى جلال و عظمت فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله بودند، بعد از لحظاتى حضرت لب به سخن گشود و اشاره به يكى از دو فرزند مريض نمود و اظهار داشت :
اين فرزندت باقى مى ماند و ترسى بر آن نداشته باش ؛ و امّا آن ديگرى تا سه روز ديگر مى ميرد، و آن فرزندت كه زنده مى ماند مسلمان خواهد شد و از مؤمنين و دوستداران ما اهل بيت قرار خواهد گرفت .
نوش نصرانى گفت : به خدا سوگند، اى سرورم ! آنچه فرمودى حقّ است و چون خبر دادى كه يكى از فرزندانم زنده مى ماند، از مرگ ديگرى واهمه اى ندارم و خوشحال هستم از اين كه پسرم اسلام مى آورد و از علاقه مندان شما اهل بيت رسالت قرار مى گيرد.
يكى از روحانيّون مسيحى ، نوش را مخاطب قرار داد و گفت : اى نوش ! تو چرا مسلمان نمى شوى ؟
پاسخ داد: من اسلام را از قبل پذيرفته ام و نيز مولايم نسبت به من آگاهى كامل دارد.
در اين موقع ، حضرت ابومحمّد، امام عسكرى عليه السلام اظهار نمود: چنانچه مردم برداشت هاى سوئى نمى كردند، مطالبى را مى گفتم و كارى مى كردم كه آن فرزندت نيز سالم و زنده بماند.
نوش گفت : اى مولا و سرورم ! آنچه را كه شما مايل باشيد و صلاح بدانيد، من نيز نسبت به آن راضى هستم .
جعفر بصرى گويد: يكى از پسران اءنوش نصرانى همين طور كه امام عليه السلام اشاره كرده بود، بعد از سه روز از دنيا رفت و آن ديگرى پس از بهبودى مسلمان شد و جزء يكى از خادمين حضرت قرار گرفت .

توصیه های پزشکی امام رضا ( علیه السلام ) برای خرداد ماه

 

توصیه های پزشکی امام رضا (علیه السلام) برای خرداد ماه


سومین ماه سال را با عنوان « ایار» یاد کرده اند که از 23 اردیبهشت تا 23 خرداد را شامل می شود. در فرهنگ لغت آمده است که این ماه، ماه هشتم از سال رومی است و ایار به معنای شکوفایی و هوای کَرم و نور و روشنایی است.
امام رضا علیه السلام قبل از پرداختن به ذکر خصوصیات ماههای سال خطاب به مأمون می فرماید:
” ثم کل … البارد فی الصیف، والحار فی الشتاء، والمعتدل فی الفصلین، على قدر قوتک وشهوتک وابدأ فی أول طعامک باخف الاغذیة الذی تغذى بها بدنک، بقدر عادتک وبحسب وطنک ونشاطک، و زمانک و…. “
” در تابستان غذای خنک تناول کن و در زمستان غذای گرم و در دو فصل دیگر غذاهای معتدل به اندازه توان (جسمی ) و اشتهایی که داری. غذایت را به اندازه عادتت و مطابق با محل زندگی و نوع فعالیت و زمانی که در آن به سر می بری، با خوردن سبکترین غذاهایی که می خوری آغاز کن . باید در هر روز، هشت ساعت از روز گذشته (یک وعده ) یا هر دو روز سه وعده غذا بخوری بدین ترتیب که صبح اول وقت صبحانه می خوری و سپس شام، و روز دوم هشت ساعت که از روز گذشت یک وعده دیگر غذا می خوری، و دیگر نیازی به خوردن شام نداری . این هم باید به اندازه باشد، نه بیشتر و نه کمتر، و در حالی که هنوز اشتها داری باید دست از غذا خوردن بکشی “

.(1)
امام رضا علیه السلام برای هر یک از ماههای سال، خصوصیات خاص خودش را برشمرده و توصیه های مخصوصی دارند. در مورد خصوصیات ماه خرداد هم در رساله ذهبیه چنین آمده است:” ایار، واحد وثلاثون یوما، وتصفو فیه الریاح، هو آخر فصل الربیع، و قد نهى فیه عن أکل الملوحات، واللحوم الغلیظة کالرؤوس ولحم البقر، واللبن، وینفع فیه دخول الحمام أول النهار، ویکره فیه الریاضة قبل الغذاء.؛”
” ایار سى و یک روز است، در این ماه بادها صاف مى‏شود و این ماه آخر فصل بهار است، از خوردن غذاهاى شور و گوشتهاى‏ سنگین مانند کله حیوانات و گوشت گاو و افراط در خوردن ماست نهى شده و در این ماه صبحگاهان به حمام رفتن بسیار مفید است و حرکت و تقلاى زیاد قبل از غذا پسندیده نیست. ” (2)


کارشناسان تغذیه معتقدند که بسیاری از ما بدون چشیدن غذا به آن نمک اضافه می کنیم. این قبیل افراد می پندارند که تمایل زیاد آن ها به مصرف نمک، به علت نیاز بدنشان به این ماده است، در حالی که علاقه و تمایل به مصرف بعضی موادغذایی صرفاً به علت عادت به خوردن این مواد از زمان کودکی در انسان ریشه می گیرد و به جز بعضی موارد نادر، نیاز بدن در این باره نقشی ندارد. لذا با اصلاح عادت غذایی، خود به خود تمایل بیش از حد به خوردن بعضی مواد خوراکی که برای سلامت انسان مفید نیستند، از بین خواهد رفت.

همانطور که در این توصیه آمده امام رضا علیه السلام برای این ماه مواردی را به صورت پرهیز و خودداری متذکر شده و فرموده اند:
” و قد نهى فیه عن أکل الملوحات، “
” از خوردن غذاهاى شور باید پرهیز کرد” .


امروزه همچنین خوردن ماست در کنار غذا برای خیلی ها یک عادت شده اما باید دانست که طبیعت ماست سرد و تر بوده و اسید لاکتیک زیاد تولید می کند. ماستی که چکیده نباشد در آب آن سردی زیاد است که باعث بیماری های زیاد می شود. امام رضا علیه السلام هرچند در موقعیت های دیگر به مصرف گوشت و یا ماست توصیه کرده اند، اما برای این ماه ما را از افراط در مصرف این مواد غذایی نهی کرده و در عوض استحمام و فعالیت های بدنی را برای این موقع از سال برای بدن مفید بر شمرده اند.(3)
پانوشتها:
1. مستدرک الوسائل ،میرزا حسین نوری طبرسی ،ج16 ، ص 455
2. الرسالة الذهبیة، ص 13
3. طب الرضا علیه السلام- ترجمه امیر صادقى؛ ص51.

 

تبریک اعیاد شعبانیه


شعبان شــد و پیک عشق از راه آمد


عطـــــر نفــس بقـــــــــــــــــية الله آمد


با جلوه سجاد، ابوالفضل و حســـــين


يك ماه و سه خورشيد در اين ماه آمد.

9 حدیث از نهمین آفتاب ولایت و امامت

 

 

1. الدُّنْیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ
دنیا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن (براى آخرت) سود مى برند و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.
أعیان الشّیعة: ج 2، ص 39


2. یَاْتى عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ
علماء و دانشمندانى كه به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشكل نمایند، روز قیامت در حالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.
بحارالأنوار: ج 2، ص 6، ضمن ح 13


3. الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ
غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است.
مستدرك الوسائل: ج 12، ص 11، ح 13376


4. مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقینَ
هركس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و كارشكنى دیگران باكى نخواهد داشت.
بحارالا نوار: ج 50، ص 177، ح 56


5. السَّهَرَ اءُلَذُّالْمَنامِ، وَالْجُوعُ یَزیدُ فى طیبِ الطَّعامِ
شب زنده دارى ، خواب بعد از آن را لذیذ مى گرداند؛ و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزاید.
بحارالانوار: ج 84 ص 172


6. مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَ لَو قرضَ و نشرَ 
هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود.
تحف العقول، ص 511

7. التَّواضُعُ أَن تُعطِی النّاسَ مَا تُحِبُّ أَن تُعطاه
فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
المحجة البیضاء ، ج 5 ، ص 225


8. العُقُوقُ یُعَقِّب القِلَّة و یُؤدِّی إِلی الذِّلَّة 
نارضایتی پدر و مادر ، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند.
مسند الامام الهادی ، ص 303


9. اٍنَّ اللهَ جَعَلَ اَلدُّنیا دارَ بَلوی وَالآخِرَةَ دارَ عُقبی وَ جَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَباً، وَ ثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضاً
خداوند دنیا را منزل حوادث ناگوار و آفات, و آخرت را خانه ابدی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله به دست آوردن ثواب آخرت قرار داده است و پاداش اُخروی نتیجه بلاها و حوادث ناگوار دنیاست.
اعلام الدین، ص 512

 

سالروز شهادت امام هادی النقی ( علیه السلام ) بر

رهپویان مکتب حق تسلیت باد .

 

 

شوخیهای پیامبر ( صلی ا... علیه و آله ) و یاران



همه انسان ها شادی را دوست دارند و به کارهایی که باعث شادی و نشاط می گردد، علاقه دارند؛ چرا که شادی کردن، امری غریزی و فطری است. در اسلام نیز به شادی و نشاط پیروانش اهمیت زیادی داده شده است . چنان که پیامبر(ص) و معصومان(ع) همیشه لبخند بر چهره داشتند و با گشاده رویی با مردم برخورد می کردند و روایت شده است که رسول خدا(ص) هنگام سخن گفتن، تبسّم می کردند.1 پیامبر اکرم(ص) درباره شوخی می فرمایند : «خداوند ، انسان شوخ طبعی را که در شوخی خود راستگو باشد، مؤاخذه نمی کند».2
امام علی(ع) نیز می فرمایند : « خوش رویی، احسانی است بی هزینه».3


مرا به هشت گردو فروختند


روزی پیامبر، به همراه بلال، از کوچه ای می گذشتند . بچه ها مشغول بازی بودند . بچه ها تا پیامبر را دیدند، دور او حلقه زدند و دامنش را گرفتند و گفتند : همان طور که حسن و حسین را بر شانة تان سوار می کنید، ما را هم بر شانه خود سوار کنید .
بچه ها هر یک گوشه ای از دامن پیامبر را گرفته بودند و با شور و اشتیاق، همین جمله را تکرار می کردند . پیامبر با دیدن این همه شور و شوق، به بلال فرمودند : « ای بلال ! به منزل برو و هر چه پیدا کردی، بیاور تا خود را از این بچه ها بخرم».
بلال، با عجله رفت و با هشت گردو برگشت . پیامبر، هشت گردو را بین بچه ها تقسیم کردند و بدین ترتیب، خود را از دست بچه ها رها کردند و به همراه بلال، به راهشان ادامه دادند . در راه، پیامبر، رو به بلال کردند و به مزاح گفتند: «خدا برادرم، یوسف صدّیق را رحمت کند . او را به مقداری پول بی ارزش فروختند و مرا نیز به هشت گردو معامله کردند».4


شوخی با پیامبر : دارم کفش هایتان را می خورم


چشمان ابا هریره، در پی پیامبر بود . در کمین فرصتی نشسته بود تا کفش های پیامبر را بردارد . پیامبر، کفش هایش را درآورد و وارد منزل شد . ابا هریره، آرام و خون سرد، یواشکی کفش های پیامبر را برداشت و به طرف بازار به راه افتاد، بدون این که کسی متوجّه شود . اباهریره، در راه، خرما فروش را دید و گفت : «این کفش ها را در ازای خرما می خری؟». خرما فروش، مقداری خرما از سبد برداشت و به ابا هریره داد و کفش های پیامبر را از او خرید . ابا هریره نیز خرماها را گرفت و به طرف خانه رسول خدا به راه افتاد . ابا هریره آرام و خون سرد، خرما به دست، خدمت رسول خدا رسید و گوشه ای نشست. ابا هریره تا نشست، مشغول خوردن شد.
پیامبر که در جمع یاران نشسته بود، تا چشمشان به ابا هریره افتاد فرمودند : « ابا هریره! چه می خوری؟». ابا هریره با لبخند جواب داد : « ای رسول خدا ! دارم کفش های شما را می خورم ».5


هر که خرما را با هسته خورده …


روزی پیامبر و حضرت علی(ع) کنار هم خرما می خوردند. پیامبر(ص) هر خرمایی را که می خورد، به آرامی، هسته اش را نزد هسته های علی(ع) می گذاشتند. هنگامی که از خوردن خرما دست کشیدند، همه هسته ها جلوی حضرت علی(ع) بود. پیامبر در این موقع، رو به حضرت علی(ع) کردند و فرمودند: «ای علی! بسیار می خوری». حضرت علی(ع) در جواب پیامبر فرمودند: «آن که خرما را با هسته خورده است، پرخورتر است».6


می دانستم عسل دوست دارید


نُعَیمان، یکی از یاران با وفای پیامبر بود . او مردی شوخ طبع و بسیار خنده رو بود . روزی نعیمان از بازار می گذشت که چشمش به بادیه نشینی افتاد که عسل می فروخت . نعیمان، آن مرد را با عسلش به خانه پیامبر برد و عسل را از آن مرد گرفت و به یکی از خادمان پیامبر داد تا آن را به پیامبر برسانند و به مرد نیز گفت که منتظر باشد تا پولش را بگیرد.
پیامبر(ص) چنان اندیشید که نعیمان، عسل را به عنوان هدیه آورده است. بعد از مدتی که گذشت، بادیه نشین، درِ خانة پیامبر را زد و گفت : « اگر پول آن را ندارید، عسل مرا بدهید ». همین که پیامبر، متوجّه شدند که ظرف عسل هدیه نبوده است، فوراً پول آن را به مرد دادند . بعد که نعیمان، خدمت پیامبر رسید، پیامبر به او فرمودند : « چه چیز باعث انجام دادن این کار شد؟».
نعیمان در جواب گفت : « می دانستم که عسل دوست دارید، به همین خاطر، آن مرد را با عسلش به خانه شما راهنمایی کردم». سپس حضرت به او خندیدند و چیزی به او نگفتند و بعدها گهگاه نُعَیمان را که می دیدند، به شوخی می گفتند : « آن بادیه نشینْ کجاست تا پول هدیه اش را از ما بگیرد ؟»، یا می فرمودند : « نعیمان ! کاش بادیه نشینی می آمد و ما را با سخنش شاد می کرد!».7


پیرها به بهشت نمی روند


پیامبر(ص) به پیرزنی که دربارة بهشت از آن حضرت می پرسید، فرمود : « پیرزنان به بهشت نمی روند ». بلال، آن پیرزن را گریان دید و به پیامبر، خبر داد . پیامبر فرمود : « بلال ! سیاهان هم به بهشت نمی روند » . بلال هم در بیرون مجلسِ پیامبر و در کنار آن پیرزن، به گریه نشست . عباس عموی پیامبر، خبر داد . پیامبر فرمود : « عمو جان ! پیر مردها هم به بهشت نمی روند ؛ امّا بمان تا بشارتت بدهم » . سپس آن دو را هم فرا خواند و فرمود: «خداوند، پیر زنان و پیرمردان و سیاهان را به زیباترین شکل، برمی انگیزد و اینان جوان و نورانی می شوند و آن گاه، به بهشت، وارد می گردند».8


همان که کلّه ای در چشمش هست …


بانویی به خدمت پیامبر خدا رسید . پیامبر از او سؤال کرد که همسر کدام یک از مسلمانان است . زن، پاسخ داد که : فلان کس . پیامبر پرسید : «همان که سفیدی ای در چشمش هست؟». زن، برافروخته پاسخ داد : نه، ای پیامبر خدا ! چشم همسر من سالم است . پیامبر خندید و فرمود : « چرا رنجیده شدی؟ مگر کسی هست که در چشمش سفیدی نباشد؟».9


منابع

1. مکارم الأخلاق، طبرسی ( نقل از : درس هایی از زندگی پیامبر نور و رحمت، مهدی حائری تهرانی، قم: بنیاد فرهنگی امام مهدی(ع)، ص 42 ) .
2. نهج الفصاحه، حدیث 160 .
3. غرر الحکم و درر الکلم، حدیث 1503 .
4. وقایع الأیام، ج 3 ص 69 .
5 . بحار الأنوار، ج 16، ص 295 .
6 . الخزائن، ملا احمد نراقی ( نقل از: 1001 داستان از زندگانی امام علی(ع)، محمّد رضا رمزی اوحدی، انتشارات سعید نوین ).
7. بحار الأنوار، ج 16، ص 294 .
8 . همان، ص 297
9. همان، ص 296 .

بر گرفته از مجله زندگی ،ش32،ص66، حسن عبدی

لطفت زیاد ، آقا .............!


من بارها فتاده، تو دستم گرفته اي

لطفت زياد ديدم و كم ميبرم ز ياد

پايم اگر به كويي و دستم به سوی كس

پايم بريده مانَد و دستم شكسته باد

گفتم به دل كه بَهر گدايي كجا روم؟

گفتا برو به طوس بگو يا ابالجواد

(حاج علي انساني)


ویژه شهادت امام رضا( علیه السلام )

 

 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ( علیه السلام ) یا شاه خراسان.

صبر و بردباری امام حسن ( علیه السلام )

اهل شام بود. وارد مدينه شد. حضرت مجتبى (ع) را ديد كه بر مركبى سوار است. او چون تحت تأثير تبليغات منفي و شوم بنى اميه قرار گرفته بود، شروع به ناسزا گفتن كرد، او تند تند اسائه ادب مى‏كرد.

امام(ع) چيزى نمى‏گفت. تا وقتى كه مرد شامى آرام شد. حضرت امام مجتبى (ع) كه درد او را مى‏دانست بر او سلام كرد و خنديد و با حلم و بردبارى او را تحمّل نمود و فرمود: يا شيخ گمان مى‏كنم غريب هستى، شايد امر بر تو مشتبه شده است اگر بخواهى گذشت كنيم از تو گذشت مى‏كنيم، اگر از ما چيزى بخواهى به تو مى‏دهيم، اگر راهنمائى بخواهى راهنمائيت مى‏كنيم، اگر از ما مركبى بخواهى براى تو مركب مى‏دهيم، اگر گرسنه باشى، سيرت مى‏گردانيم، اگر عريان باشى لباست مى‏دهيم، اگر محتاج باشى بى‏نيازت مى‏كنيم، و اگر حاجتى داشته باشى آن را بر مى‏آوريم و تا در مدينه هستى اگر در خانه ما ميهمان باشى براى تو بهتر خواهد بود، چون منزل ما وسيع و امكانات ما بسيار و موقعيّت ما گسترده است.

مرد شامى از شنيدن اين سخنان با شرم ساري گفت: گواهى مى‏دهم كه تو خليفه خدا در روى زمين هستى، خدا داناتر است كه رسالت خود را در كجا قرار بدهد، تو و پدرت مبغوض ترين خلق در نزد من بوديد ولى فعلاً محبوب ترين خلق خدا در نزد من هستيد. (2)

سپس آن مرد وسائل خويش به خانه آن حضرت آورد و تا در مدينه بود ميهمان آن حضرت بود و بر محبت اهل بيت (ع) معتقد شد.

2. مناقب آل ابى طالب  /ج 4  /ص 19 /فصل مكارم اخلاق امام حسن (ع). ثمّ قال أَشهدُ انّك خليفةُ اللّه فى ارَضه، اللّهُ اعلم حيث يجعل رسالته كنت أَنت و ابوك ابغضُ خلق اللّهِ الىّ و الان أَنت اَحبّ خلق اللّه الىّ.

7 حدیث از هفتمین افتاب آسمان ولایت

قالَ الا مام موسى بن جعفر الكاظم صلوات اللّه عليه :


1 وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اءرْبَعٍ: اءَوَّلُها اءنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَالثّانِيَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما

صَنَعَ بِكَ، وَالثّالِثَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما اءرادَ مِنْكَ، وَالرّبِعَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما يُخْرِجُكَ عَنْ

دينِكَ.(62)

فرمود: تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى كرده ام :

اوّلين آن ها اين كه پروردگار و آفريدگار خود را بشناسى و نسبت به او

شناخت پيدا كنى .


دوّم ، اين كه بفهمى كه از براى وجود تو و نيز براى بقاء حيات تو چه كارها و

تلاش هائى صورت گرفته است .

سوّم ، بدانى كه براى چه آفريده شده اى و منظور چه بوده است .


چهارم ، معرفت پيدا كنى به آن چيزهائى كه سبب مى شود از دين و

اعتقادات خود منحرف شوى يعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را

بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حركت نكنى -.

2 قالَ عليه السلام : رَحِمَ اللّهُ عَبْدا تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلايَعْرِفُونَهُ.(63)


فرمود: خداوند متعال رحمت كند بنده اى را كه در مسائل دينى و اجتماعى و

سياسى و… فقيه و عالم باشد و نسبت به مردم شناخت پيدا كند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.

3 قالَ عليه السلام : ما قُسِّمَ بَيْنَ الْعِبادِ اءفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ اءفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.(64)
فرمود: چيزى با فضيلت تر و بهتر از عقل ، بين بندگان توزيع نشده است ، تا جائى كه خواب عاقل - هوشمند - افضل و بهتر از شب زنده دارى جاهل بى خرد است .

4 قالَ عليه السلام : إ نَّ اءهْلَ الاْ رْضِ مَرْحُومُونَ ما يَخافُونَ، وَ اءدُّوا الاْ مانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.(65)
فرمود: اهل زمين مورد رحمت - و بركت الهى - هستند، مادامى كه خوف و ترس - از گناه و معصيت داشته باشند -، اداى امانت نمايند و حقّ را دريابند و مورد عمل قرار دهند.

5 قالَ عليه السلام : بِئْسَ الْعَبْدُ يَكُونُ ذاوَجْهَيْنِ وَ ذالِسانَيْنِ.(66)

فرمود: بد شخصى است آن كه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، - كه در

پيش رو چيزى گويد و پشت سر چيز ديگر -.

6 قالَ عليه السلام : اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبِنَ عُمْرَهُ ساعَةً.(67)

فرمود: خسارت ديده و ورشكسته كسى است كه عُمْر خود را هر چند به

مقدار يك ساعت هم كه باشد بيهوده تلف كرده باشد.

7 قال عليه السلام : مَنِ اسْتَشارَ لَمْ يَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحا، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِرا.(68)

فرمود: كسى كه در امور زندگى خود با اهل معرفت مشورت كند، چنانچه

درست و صحيح عمل كرده باشد مورد تعريف و تمجيد قرار مى گيرد و اگر

خطا و اشتباه كند عذرش پذيرفته است .

 

فرخنده باد میلاد امام موسی کاظم ( علیه السلام ) .

توصیه های امام رضا ( علیه السلام ) در مورد خوردنی های ماه آبان


به گزارش پایگاه تحلیلی ظهورآنلاین:

مطابق روزشمار رومی «تشرین اول» تقریبا برابر با ماه دوم پاییز یعنی همان آبان است. آبان هشتمین ماه سال هجری خورشیدی و دومین ماه پاییز است. این ماه ۳۰ روز دارد. آبان در تقویم رسمی ایران از روز ۲۱۷م سال تا روز ۲۴۶م سال است که برابر با برج عقرب و تشرین اول است .(۱)
امام رضا (ع) در تبیین خصوصیات ماه های سال از آن نام برده اند. امام رضا(ع) درباره این ماه توصیه های مخصوصی داشته و فرموده اند: بادهاى مختلف در این ماه می وزد. باد صبا در آن نفس می کشد. در این ماه از فصد و نوشیدن داروها باید پرهیز کرد. خوردن گوشت پروار چرب‏ و انار میخوش نافع است و مصرف میوه بعد از طعام مفید است، گوشت با حبوبات مصرف شود . از نوشیدن آب باید کم کرد و به فعالیت جوارح و اعضاء افزود.(۲)

از این رو مطابق آموزه های امام رضا(ع) خوردن مسهل ، گوشتهای معتدل مانند گوسفند یکساله و بزغاله و مصرف شیرینی و عطرهای معتدل برای بدن مفید است و مصرف گوشت گاو، کباب زیاد و گوشت سرخ شده ، حمام زیاد و خوردن خربزه و خیار برای بدن مضر می باشد.
این نکته را باید هم توجه داشت که چون با افزایش سن، مزاج سردتر می شود ، پرهیز از مصرف سردی ها در فصل های سرد برای افراد مسن ضروری تر است و باید از میوه های فصل استفاده شود.
کارشناسان تغذیه هم می گویند که در پاییز فصل مصرف میوه های تابستانی گذشته و بهتر است از میوه هایی که در منطقه زندگی مان رویش پیدا می کند، استفاده کنیم و از مصرف میوه های سردخانه ای خودداری کنیم و اگر فعالیت بدنی و ورزشی در فصل سرد سال بیشتر شود، می تواند به بدن ما انرژی بیشتری برساند و سردی مزاج را کاهش دهد
امام رضا (ع) در باره فصل پاییز توصیه می کنند که در تابستان به دلیل گرمای هوا چربی های بدن آب می شوند؛ از این رو در پاییز نیاز ضروری به ذخیره کردن مواد چربی که مولد حرارت هستند ،‌ پیدا می شود و باید با مصرف غذاهای مناسب آن را ذخیره کنید تا بدن خود را برای مقابله با سرمای زمستان مجهز کنید.
بدن به انواع غذاهای اصلی و میوه هایی مانند انگور و انار نیاز دارد. همچنین استفاده از نوشیدنی هایی که از آنها تهیه می کنند،‌ مفید است . به طور کلی مصرف میوه های ترش قبل از غذا و میوه های شیرین بعد از غذا مفید است .
توصیه به خوردن انار
همانطور که اشاره شد یکی از توصیه های امام رضا(ع) برای این ماه خوردن انار میخوش است و در بخش توصیه های امام رضا (ع) در باب خواص انار گفتیم که انار یکی از میوه های خوش آب و رنگ فصل پاییز و زمستان است که در مقایسه با سایر میوه های این فصل، آنتی اکسیدان بیشتری برای افزایش ایمنی، مقاومت و حفاظت از بدن در مقابل بیماری ها، میکروب ها و ویروس ها دارد و در طب اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و همواره مورد تأکید ائمه (ع) قرار داشته است.
امام رضا (ع) نیز فرموده اند : « انار شیرین و ترش بمک ؛چرا که انسان را نیرو می دهد و خون را زنده می سازد .» (۳)
مصرف گوشت همراه با حبوبات
امام رضا (ع) همچنین توصیه به مصرف گوشت همراه با حبوبات در این ماه نموده اند. در روایتی امام رضا (ع) به نقل از پدران بزرگوار خویش به نقل از رسول اکرم (ص) گوشت را بهترین غذا در دنیا معرفی کرده می فرمایند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ سَیِّدُ طَعَامِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ اللَّحْمُ وَ الْأَرُزُّ ؛ بهترین و بالاترین خوراکی ها چه در دنیا و چه در آخرت گوشت و برنج است.(۴)
پی نوشتها:
۱٫ ابوالحسن نجفی. غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی. چاپ دوازدهم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴٫ ص ۱

۲٫ طب الرضا – طب و بهداشت از امام رضا (ع) ص ۵۴
۳٫ بحار الانوار: ج۶۲ ص۳۲۰ و طب الامام الرضا: ص۶۱
۴٫ مکارم الأخلاق: ۱۷۸٫ عیون الأخبار ۲

چرا امام حسین ( علیه السلام ) در کربلا دعا نکردند که باران ببارد ؟


طبق روايات شيعه ، دعاي حضرت نه تنها در مورد باران باريدن مستجاب مي گرديد ؛ بلکه اگر حضرت براي پيروزي ونصرت خويش نيز دعا مي کردند ، قطعا مستجاب مي شد ؛ اما :

1 - حضرت مي خواست در كربلا براي همه مسلمانان ، تسليم در برابر حق را به نمايش گذارد و درس عملي تسليم را تا ابد به مردم بياموزد .

2 – بناي حضرت بر اين بود كه در ماجراي عاشورا اسباب غير عادي را به کار نگرفته تا اين خود نيز درس ديگري براي مسلمانان شود تا وظيفه آناني را كه قادر به استفاده از اسباب غير عادي نيستند ، در برابر ظلم وستم مشخص كند .   3 - حضرت طبق روايات ، حضرت در ماجراي عاشورا ، در خواست فرشتگان و جنيان را براي ياري رد نموده و تمام آن ها را به مشيت الهي واگذار کردند . اين خود سبب نهايت مظلوميت براي حضرت شده و به همين جهت خبر شهادت آن حضرت در آن زمان که وسائل اخباري محدود بود ، به سرعت پخش گرديد .

خبر دهید به یاران : غدیر می آید


صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید
کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید

صدای کیست که این گونه روشن و گیراست
که بود و کیست که از این مسیر می‌آید

چه گفته است مگر جبرییل با احمد
صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید

خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید:‌کسی دستگیر می‌آید

کسی بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست
به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید

علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری به نذیر می‌آید

کسی که به سختی سوهان، به سختی صخره
کسی که به نرمی موج حریر می‌آید

کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست
کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید

خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت
خر دهید به یاران: غدیر می‌آید

به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر می‌آید

خبر دهید به یاران:‌دوباره از بیشه
صدای زنده یک شرزه شیر می‌آید

خم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی
به آبیاری خاک کویر می‌آید

کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد
کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید

کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های سبک
کسی که مرگ به چشمش حقیر می‌آید

غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب
کسی سراغ من گوشه گیر می‌آید

کسی به کلبه شاعر، به کلبه درویش
به دیده بوسی عید غدیر می‌آید

شبیه چشمه کسی جاری و تبپنده، کسی
شبیه آینه روشن ضمیر می‌آید

علی (ع) همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر می‌آید

به سربلندی او هر که معترف نشود
به هر کجا که رود سر به زیر می‌آید

شبیه آیه قرآن نمی‌توان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید

مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را
به این محله خبرها چه دیر می‌آید

بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است
به عرصه گاه قیامت اسیر می‌آید

بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید

علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر می‌آید…

استا د مرتضی امیری

پاسخ کوبنده حضرت زهرا ( سلام ا.... علیها ) به مخالفان غدیر


از جمله جاهایى كه مردم مى‏توانستند با حضرت زهرا علیهاالسلام دیدارى داشته باشند و سؤالاتشان را مطرح نمایند، در خارج از شهر مدینه، بر سر مزار شهداى احد و حمزه سیدالشهدا بود. از جمله كسانى كه در كنار مزار شهدا با حضرت زهرا علیهاالسلام ملاقات كرده، محمود بن لبید (و یا اسید) است. او مى‏گوید:
پس از وفات رسول الله صلى‏الله‏ علیه‏ و ‏آله‏ فاطمه زهرا علیهاالسلام را در كنار قبر حمزه در احد مشاهده كردم، در حالى كه به شدت منقلب بود و اشك مى‏ریخت. صبر كردم تا آرام گرفت، آنگاه به حضور ایشان رسیدم و عرضه داشتم: اى بانوى من! سؤالى برایم پیش آمده است كه مى‏خواهم با شما در میان بگذارم .
فرمود: بپرس!
عرض كردم: آیا رسول خدا صلى‏الله ‏علیه‏ و ‏آله‏ قبل از وفات خود، تصریحى بر امامت على علیه‏السلام داشته است؟ و آیا از طرف ایشان نصّى بر این مطلب وجود دارد؟ فرمود:
«واعجباه! أنسیتم یوم غدیرخم؛ شگفتا و عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش كرده‏اید؟»
عرضه داشتم: روز غدیر را مى‏دانم (و آن غیر قابل انكار است)، از آن اسرارى كه رسول خدا صلى‏الله‏ علیه‏ و ‏آله‏ با شما در میان گذاشته، مرا آگاه كنید، فرمود:
«اشهدالله تعالى لقد سمعته یقول: علىٌّ خیر من أخلّفه فیكم، و هو الامام والخلیفة بعدى، و سبطاى و تسعة من صلب الحسین أئمّة أبرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیّین، و لئن خالفتموهم لیكون الاختلاف فیكم الى یوم القیامة؛ خدا را شاهد مى‏گیرم كه شنیدم رسول خدا صلى‏الله ‏علیه‏ و ‏آله‏ فرمود: على بهترین كسى است كه او را جانشین خود در میان شما قرار مى‏دهم. على امام و خلیفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسین) و نه تن از فرزندان حسین پیشوایان و امامانى پاك و نیك هستند. اگر از آنها اطاعت كنید، شما را هدایت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلاى تفرقه و اختلاف در میان شما حاكم خواهد شد.»
پرسیدم: بانوى من! پس چرا على علیه‏السلام سكوت كرد، و براى گرفتن حق خویش قیام نكرد؟
حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ فرمود:
«یا اباعمر لقد قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏ و ‏آله: مثل الامام مثل الكعبة اذ تؤتى ولا تأتى ـ أو قالت: مثل علىّ ـ ثمّ قالت: أما والله لو تركوا الحقّ على أهله و اتبعوا عترة نبیّه لما اختلف فى‏الله اثنان، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتى یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین، و لكن قدّموا من أخّره الله و أخّروا من قدّمه الله، حتى اذا ألحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث، اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم، تبّاً لهم أو لم یسمعوا الله یقول:« و رَبُّكَ یَخْلُقُ مایَشاءُ وَ یَخْتارُ ماكانَ لَهُمُ الخِیَرَةُ»(5)؟ بل سمعوا ولكنهم كما قال الله سبحانه: «فَاِنَّها لا تَعْمَى الاَبْصارُ وَلكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الّتى فی الصُّدُورِ»(6) هیهات بسطوا فى الدّنیا آمالهم و نسوا آجالهم، فتعساً لهم و أضلّ أعمالهم، أعوذبك یا ربّ من الحُور بعد الكَوْر؛ اى اباعمر، رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏ و‏ آله‏ فرمود: مَثَلِ امام (مثل على)، همانند كعبه است، كه مردم به سراغ آن مى‏روند، نه آن كه كعبه به سراغ مردم بیاید.
سپس حضرت زهرا علیهاالسلام ادامه داد:
آگاه باش! به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار مى‏كردند و از عترت رسول خدا صلى‏الله‏ علیه‏ و‏آله‏ اطاعت مى‏نمودند، دو نفر هم (در حكم خداوند) با یكدیگر اختلاف نمى‏كردند، و امامت همان گونه كه پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏ و ‏آله‏ معرفى فرمود، از على علیه‏السلام تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینى به جانشینى دیگر به ارث مى‏رسید. اما كسى (ابوبكر) را مقدم داشتند كه خدا او را كنار زده بود، و كسى (على) را كنار زدند كه خدا او را مقدم داشته بود. نتیجه آن شد كه محصول بعثت را انكار كردند و به بدعت‏ها روى آوردند، آنها هوا پرستى را برگزیدند و بر اساس رأى و نظر شخصى عمل كردند، هلاكت و نابودى بر آنان باد! آیا نشنیدند كلام خدا را كه فرمود:
«پروردگار تو هر چه بخواهد، مى‏آفریند و هر چه بخواهد، برمى‏گزیند، آنان (در برابر او) اختیارى ندارند.»
آرى شنیدند، همان گونه كه قرآن فرمود:
«چشم‏هاى ظاهر نابینا نمى‏شود، بلكه دل‏هایى كه در سینه‏ هاست، كور مى‏شود.»
افسوس كه آنان آرزوها و هوس‏هاى خود را تحقق بخشیدند و از مرگ و قیامت غافل ماندند! خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهایشان گمراه كند.
پروردگارا! به تو پناه مى‏برم از كمى یاران پس از فراوانى آنان.»(7)

. آيا جاى عذرآوردن باقى مانده؟

«غصب فدك» انتقامى بود كه از حضرت زهراعليها السلام در مقابل حمايت‏هايش از حقّ اميرمؤمنان‏عليه السلام گرفته مى‏شد. پافشارى حضرت بر دفاع از ولايت اميرمؤمنان‏عليه السلام و نگرانى هيئت حاكمه از تأثير كلام حضرت زهراعليها السلام در ميان مردم، آنان را واداشت تا با گرفتن فدك از ايشان، به دو هدف عمده برسند: از يك سو، به ديگر معترضان نشان دهند كه ايستادگى در برابر قدرت حاكمه هزينه‏ هاى سنگينى دارد و از سوى ديگر، وانمود كنند كه مشكل اصلى هيئت حاكمه با حضرت زهراعليها السلام مسائل مالى و دنيوى است، نه مبحث دين و امامت و ولايت!
آنها مى‏دانستند كه خاندان رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم و اهل بيت مطهّر، هيچ گونه دلبستگى به مال دنيا ندارند، و تمام همّ و غمّ آنان حفظ مكتب اسلام و پايدارى از اصالت آن است و اگر اين واقعيت براى عامّه مردم به اثبات برسد پايه‏هاى لرزان حكومت جديد، سست‏تر خواهد شد. بنابراين، نيازمند سوژه‏اى بودند كه اذهان مردم را به سوى ديگرى هدايت كنند و مشكل اصلى حكومت با خاندان رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم را دعواى ارث و ميراث و درد مال و منال جلوه دهند؛ لذا بهترين سوژه را گرفتن فدك يافتند، و با تحريف سخنان رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم مشروعيتى براى كار ناپسنديده خود تدارك ديدند.
حضرت زهراعليها السلام كه به خوبى از اهداف آنان اطلاع داشت، فرصت را مغتنم شمرد و خطبه مشهور خود را در مسجد مدينه ايراد فرمود؛ خطبه‏اى كه طنين سخنان رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم را در اذهان مردم به ياد مى‏آورد، گويى كه پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم بر بالاى منبر خطبه مى‏خواند!
حضرت در اين خطبه، حقايق فراوانى را با مردم در ميان گذاشت، و پرده‏هاى تزوير و تحريف را كنار زد و چهره غبارگرفته حقيقت را به مردم نشان داد. او چنان مستدل و مستحكم سخن گفت كه خليفه اوّل در برابر منطق قوى ايشان تسليم شد و دستور بازگرداندن فدك را صادر نمود (گرچه با فاصله كمى مجدّداً به دستور نخست خود بازگشت). نتيجه خطبه حضرت، بسيار جالب و قابل توجّه است؛ بعد از آن خطبه تاريخى جمعى به حضرت زهراعليها السلام گفتند:
«يا بنت محمّد! لو سمعنا هذا الكلام منك قبل بيعتنا لأبى بكر ما عدلنا بعلىّ أحدا؛ اى دختر رسول خدا! اگر قبل از بيعت با ابوبكر اين سخنان را از تو مى‏شنيديم، به هيچ وجه كسى را بر على‏عليه السلام ترجيح نمى‏داديم!»
اينجا بود كه حضرت در جواب آنان به جريان غديرخم اشاره كرده، فرمود:
«هل ترك أبى يوم غديرخم لأحد عذرا؟؛ آيا پدرم رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم پس از حادثه غديرخم، جايى براى عذرآوردن باقى گذاشته بود؟»
در كتاب دلائل الامامه نقل شده است: بعد از اينكه حضرت زهراعليها السلام آن خطبه غرّا را ايراد فرمود، در هنگام بازگشت از مسجد، رافع بن رفاعه به دنبال حضرت آمد و خطاب به ايشان عرضه داشت:
«يا سيّدةالنّساء لو كان أبوالحسن تكلّم فى هذا الأمر و ذكر للنّاس قبل أن يجرى هذا العقد ما عدلنا به احداً؛ اى سرور زنان! اگر على‏عليه السلام قبل از اينكه مردم با ابوبكر بيعت كنند، با آنان سخن مى‏گفت و روشنگرى مى‏نمود، ما از او رويگردان نمى‏شديم، و با فرد ديگرى بيعت نمى‏كرديم!»
حضرت زهراعليها السلام فرمود:
«اليك عنّى فما جعل اللّه لأحد بعد غديرخم من حجّة و لاعذر؛ مرا به حال خود بگذار، كه خداوند بعد از جريان غديرخم براى هيچ كس عذر و بهانه‏اى قرار نداده است.»8

علی ( علیه السلام ) آیینه تمام نمای پیغمبر ( صلی ا.... علیه )


مولاي ما نمونه ديگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر مي‌کنم
اين خانه بي‌دليل ترک بر نداشته است

ديديم در غدير که دنيا به جز علي
آيينه‌اي براي پيامبر نداشته است

سوگند مي‌خوريم که نبي شهر علم بود
شهري که جز علي در ديگر نداشته است

طوري ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هيچ زمان در نداشته است

يا غير لافتي صفتي در خورش نبود
يا جبرئيل واژه بهتر نداشته است

چون روز روشن است که در جهل گم شده است
هر کس که ختم ناد علي بر نداشته است

اين شعر استعاره ندارد براي او
تقصير من که نيست برابر نداشته است .

حمید رضا برقعی

چشمه بهشت برای شیعیان علی ( علیه السلام )


همام ابن علی می گوید به ” کعب الحبر ” گفتم : نظرت در مورد شیعیان

علی بن ابیطالب ( علیه السلام ) چیست ؟


گفت ای همام من اوصافشان را در کتاب خدا می یابم ، اینان پیروان خدا و

پیغمبرش و یاران دین او و پیروان ولی اش شمرده می شوند . اینان بندگان

ویژه ی خدا و برگزیدگان اویند . خدا انان را برای دینش برگزید و برای بهشت

خویش آفرید . جایگاه شان در فردوس اعلای بهشت در خیمه ای که اتاق

هایی از مروارید درخشان دارد زندگی می کنند .


آنان از مقربین ابرارند و سر انجام از جام رحیق مختوم می نوشند .


رحیق مختوم چشمه ای است که به آن ” تسنیم ” گفته می شود . هیچ

کس جز آنها از آن چشمه استفاده نخواهد کرد . تسنیم چشمه ای است که

خداوند آنرا به فاطمه ( سلام ا.. علیها ) دختر پیامبر ( صلی ا… علیه و آله )

همسرش علی بن ابیطالب ( علیه السلام ) بخشید . و از پای ستون خیمه

فاطمه ( سلام ا… علیها ) جاری می شود . آب چشمه چنان گواراست که

به سردی کافور و طعم زنجبیل و عطر مشک شباهت دارد .

بانوان در دولت مهدی ( عج ا... ) از کلام امام باقر ( علیه السلام )

بدون تردید بانوانِ شایسته و متعهد در دولت آن حضرت جایگاه ارزشمندى دارند. نقش زن در آن زمان همانند زنان صدر اسلام، فراخور حال آنان و نسبت به موقعیت ویژه‏شان خواهد بود؛ یعنى همان رسالتى كه یك زن مسلمان طبق آیین اسلام به دوش گرفته است، در عصر ظهور نیز به آن پاى‏بند خواهد بود. آنچه از روایات بر مى‏آید، آن است كه عده‏اى از كارگزاران آن حضرت از بانوان ارجمند هستند. جابر بن یزید جعفى از یاران نزدیك امام محمد باقر علیه‏السلام به نقل از آن حضرت فرمود:


«وَ یَجِى‏ءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَكَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ(10)؛

به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه‏السلام مى‏آیند كه پنجاه نفر از آنان زن مى‏باشند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مى‏شوند.»


روایت دیگرى در این زمینه از ام‌سلمه، همسر رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله از طریق اهل سنت نقل شده است كه پیامبر اكرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله در آن گفتار با اشاره به عصر ظهور و اجتماع یاران حضرت مهدى علیه‏السلام در اطراف آن حضرت مى‏فرماید:
«یَعُوذُ عائِذٌ فِى الْحَرَمِ فَیَجْتَمِعُ النّاسُ اِلَیْهِ كَالطَیْرِ الْوارِدِ الْمُتَفَرِّقَةِ حَتّى یَجْتَمِعَ اِلَیْهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ اَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فِیهِ نِسْوَةٌ …؛ (در زمان ظهور) پناه‏خواهى به حرم خداوند در مكه پناهنده مى‏شود. مردم همانند كبوتران از هر سو به جانب او رو مى‏آورند تا این كه سیصد و چهارده نفر كه عده‏اى از آنان زن هستند، دور او را مى‏گیرند.» و ادامه داد: «و از همان‏ جا خروج مى‏كنند و بر تمام ستمگران و اعوان و انصارشان پیروز مى‏گردند و عدل را آن ‏چنان در روى زمین برقرار مى‏سازند كه زندگان آرزو مى‏كنند كه اى كاش مرده‏هایشان نیز از طعم آن عدالت مى‏چشیدند!»(11)

توصیف یاران مهدی در کلام امام باقر ( علیه السلام )

پیشواى پنجم علیه‏السلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیه‏السلام كه در زمان غیبت، خود را براى شركت در قیام جهانى آن حضرت آماده مى‏كنند، به ابو خالد كابلى فرمود: «من به گروهى مى‏نگرم كه در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مى‏خیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حكومت الهى تلاش مى‏كنند. بارها از متولیان حكومت اجراء حق را خواستار مى‏شوند، امّا با بى‏اعتنایى مسئولین مواجه مى‏شوند. وقتى كه وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مى‏نهند و با اقتدار و
قاطعیت تمام در انجام خواسته‏شان اصرار مى‏ورزند تا این كه سردمداران حكومت نمى‏پذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مى‏گردند و كسى نمى‏تواند جلوگیرشان شود. این حق‏جویان وقتى كه حكومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه‏السلام به كس دیگرى نمى‏سپارند. كشته‏ هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مى‏شوند.»
در اینجا امام باقر علیه‏السلام به ابو خالد كابلى جمله‏اى زیبا فرمود كه مى‏تواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد:
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَكْتُ ذلِكَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه‏السلام تقدیم مى‏دارم.»
امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه‏السلام مى‏آیند كه پنجاه نفر از آنان زن مى‏باشند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مى‏شوند.
امام پنجم علیه‏السلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیه‏السلام به آیه‏اى از قرآن استناد كرد و در تفسیر آیه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْكُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ كانَ وَعْدا مَفْعُولاً»(4) ؛ «هنگامى كه نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیكارجوىِ خود را بر ضد شما برمى‏انگیزیم [تا شما را سخت درهم كوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانه‏ها را جستجو مى‏كنند و این وعده‏اى است قطعى.» فرمود: «این بندگان پیكارجو و مقاوم كه به طرفدارى از حق به پا مى‏خیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»(5)

توصیه های امام رضا ( علیه السلام ) در مورد خوردنی های ماه مهر

ماهها و فصل ها و همچنین موقعیت جغرافیایی و تغذیه مناسب در این ایام بر مزاج انسان تأثیر گذار بوده و رعایت برخی دستورات در نوع تغذیه می تواند به تأمین سلامت و پیشگیری از بسیاری بیماریها به انسان کمک کند.


مطابق آنچه در طب سنتی آمده ماه ایلول تقریبا همزمان با مهرماه است و به صورت تقریبی از 23 شهریور تا 22 مهرماه را شامل می شود . در کتاب ارزشمند طب الرضا(ع) ایلول سى روز دانسته شده و آمده است: در این ماه هوا پاکیزه مى‏شود تسلط مره سوداء قوى می گردد شرب مسهل بد نیست. خوردن شیرینى‏ها و گوشت هاى معتدل مانند گوشت گوسفند یک ساله و بزغاله نر سودمند است از خوردن گوشت گاو و زیاده‏روى در اکل کباب و گوشت هاى سرخ کرده و افراط در رفتن حمام باید پرهیز کرد و از استعمال بوهاى خوش معتدل المزاج نباید غافل بود و از خوردن خیار چنبر و خربزه نارس باید اجتناب کرد.(1)


توصیه کلی امام رضا (ع) برای پاییز رعایت اعتدال و مصرف غذاهای معتدل است. آن حضرت به مأمون توصیه می فرماید که در تابستان غذای خنک تناول کند، و در زمستان غذای گرم، و در دو فصل دیگر غذاهای معتدل به اندازه توان (جسمی ) و اشتهایی که داری. امام رضا (ع) همچنین شرایط زمان و مکان را مهم دانسته می فرماید: غذایت را به اندازه عادتت و مطابق با محل زندگی و نوع فعالیت و زمانی که در آن به سر می بری، با خوردن سبکترین غذاهایی که می خوری آغاز کن.
مطابق طب سنتی فصل پاییز، سرد و خشک است و در این فصل بیماری‌های پوستی مانند اگزما و ترک پوست، خشکی لب‌ها، بواسیر و افسردگی شیوع بیشتری پیدا می‌کند
در طب الرضا (ع) برای مهرماه مصرف خوراکی های سرد کننده و مرطوب مانند ماست و بوکردن گلهای سرد مزاج توصیه شده است.
همانطور که اشاره شد ممکن است در این ماه افسردگی شیوع پیدا کند . امام رضا علیه السلام برای رهایی افسردگی و دستیابی به آرامش دستوراتی دارند. امام رضا علیه السلام در حدیثی توصیه جالب برای آرامش روح و روان دارد. ایشان می فرمایند: « عَلَیکُمْ بِالزَّیتِ فَإِنَّهُ یکْشِفُ الْمِرَّةَ وَ یذْهِبُ الْبَلْغَمَ وَ یشُدُّ الْعَصَبَ وَ یذْهَبُ بِالضَّنَی وَ یحَسِّنُ الْخُلُق‏ و یطیب النفس و یذهب بالغم». بر شما لازم است که از زیت (روغن زیتون یا هر گونه روغن مایع) استفاده کنید؛ زیرا صفرا را آشکار و بلغم را از بین می‌برد و عصب را تقویت، بیماری را نابود و اخلاق انسان را نیکو می‌کند، روح را آرامش می دهد و غم را از بین می برد. “.(2)
شبیه این مضمون امام رضا(ع) در جایی دیگر فرمود: « نِعْمَ الطَّعَامُ الزَّیتُ یطَیبُ النَّکْهَةَ وَ یذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یصَفِّی اللَّوْنَ وَ یشُدُّ الْعَصَبَ وَ یذْهَبُ بِالْوَصَبِ وَ یطْفِئُ الْغَضَب‏؛» روغن زیتون، خوب طعامی است که دهان را خوش‌بو می‌کند، بلغم را می‌برد، رنگ پوست را درخشنده می‌نماید، عصب را نیرومند و بیماری را نابود می‌کند و خشم را فرو می‌نشاند".(3)
امام رضا (ع) در سخنانی دیگر خوردن کدو را باعث شادی و رفع حزن و اندوه بر می شمرد.
عن صحیفه الرضا (ع) عن آبائه (ع) قال قال رسول الله صلی الله علیه وآله اذا طبختم فاکثروا القرع فانه یسر القلب الحزین.
ازصحیفه امام رضاعلیه السلام از پدرانش (ع) روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: هرگاه غذا می پزید کدو (حلوائی) بسیار بپزید ، زیرا کدو قلب محزون را شاد می کند.(4)
همانطور که در بالا اشاره شد یکی از غذاهای توصیه شده برای این ماه خوردن ماست است. در طب خالص اسلامی که برگرفته از آیات و روایات و بدور از تفسیر به رای است٬هیچگاه از خوردن ماست منع نشده است.بلکه برای استفاده از آن با توجه به مزاج افراد تدبیر در نظر گرفته شده است. همچنین وجود لفظ ماست در روایات خط بطلانی است بر نظر آنان که ماست را از مصنوعات جدید بشر می دانند. امام رضا علیه السلام در این باره می فرماید: من أراد الماست و لا یضرهُّ فلیصبَّ علیها الهاضوم، قلت: و ما الهاضوم؟ قال: النانخواه.امام رضا فرمود: ماست را با زنیان استفاده کنید تا از زیانهای احتمالی آن در امان بمانید.
و نیز اشاره کردیم که یکی از مشکلات این ماه ممکن است ترک لبها و خشکی پوست باشد. امام رضا علیه السّلام برای رفع این مشکل هم فرموده اند: مَن أرادَ ألاّ تُشقَقَ شَفَتاهُ ، ولا یَخرُجَ فیها ناسورٌ ، فَلیُدَهِّن حاجِبَیهِ ؛ هر کس مى خواهد که لب هایش نترکد و از آن ناسور بیرون نزند ، به ابروهاى خود ، روغن بمالد. (5)
پانوشتها:
1. طب الرضا علیه السلام / ترجمه امیر صادقى،
2. عیون اخبار الرضا، باب 31/ حدیث 81
3. مکارم الاخلاق، ص190
4. مستدرک وسائل الشیعه ج17ص 56باب 9ح 20430
5. طبّ الإمام الرضا علیه السلام ، ص40 و بحار الأنوار ، ج62 ، ص325


از آبشار کلام مولای نهم

امام جواد علیه السلام می فرماید:

” کسی که به سخن گوینده ای توجّه کند، خود را بنده ی او ساخته است.

حال اگر سخن درباره ی خدا باشد، خدا را پرستیده است،

و چنانچه گفتارش شیطانی باشد، ابلیس را پرستیده است.”



ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد

او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد

مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل

از روی شوق در ره جانانه جان سپرد.

تربیت فرزند از منظر امام رضا ( علیه السلام )

یکی از سعادتهای خانواده، داشتن فرزند است و فرزندان به فضای خانه و خانواده، گرمی و نشاطِ خاصی می‌بخشند. به ندرت دیده می‌شود خانواده بی‌فرزند، در مسیر طبیعی خود سیر کند.


از این رو امام رضا(ع) فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً، لَمْ یُمِتْهُ حَتَّى یُرِیَهُ الْخَلَفَ؛[1] هرگاه خداوند، خیر بنده‌ای را بخواهد، او را نمی‌میراند تا اینکه جانشینش (فرزندش) را به او نشان دهد.»
هر یک از والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیفی دارند که باید به آن توجه کرده و به مرحله عمل برسانند. در این مقال سعی می‌شود تا به تکالیف والدین نسبت به فرزندان از منظر امام رضا(ع) پرداخته شود:
گفتن اذان و اقامه در گوش کودک
از سنتهای مهم و ارزشمند در ابتدای تولد، گفتن اذان و اقامه در گوش کودک است که امام رضا(ع) فرموده است: «إِذَا وُلِدَ مَوْلُودٌ فَأَذِّنْ فِی أُذُنِهِ الْأَیْمَنِ وَ أَقِمْ فِی أُذُنِهِ الْأَیْسَر؛[2] هر گاه فرزندی به دنیا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او، اقامه بخوان.»
روایات اسلامى، فلسفة این عمل را در ابتدای تولد کودک، پناهی در برابر القائات و لغزشهای شیطانی ذکر کرده‌اند.[3]
ختنه، عقیقه، تراشیدن مو، و …
در اسلام برای نوزاد، سنتهای گوناگونی همچون:‌ختنه، عقیقه، تراشیدن موهای سر، بهداشت، خواب و استراحت کودک و … توصیه شده است. از امام رضا(ع) در این باره به شرح ذیل روایاتی صادر شده است.
آن حضرت(ع) دربارة ختنه فرموده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ9 اخْتِنُوا أَوْلَادَکُمْ یَوْمَ السَّابِعِ فَإِنَّهُ أَطْهَرُ وَ أَسْرَعُ لِنَبَاتِ اللَّحْمِ؛[4] حضرت رسول9 فرموده است: فرزندان خود را روز هفتم تولد ختنه کنید؛ زیرا این پاک‌تر است و موجب می‌شود زودتر گوشت بروید.»
همچنین دربارة عقیقه و تراشیدن موی سر، حضرت امام رضا(ع) به مأمون در نامه‌ای می‌نویسد: «وَ الْعَقِیقَةُ عَنِ الْمَوْلُودِ الذَّکَرِ وَ الْأُنْثَى وَاجِبَةٌ وَ کَذَلِکَ تَسْمِیَتُهُ وَ حَلْقُ رَأْسِهِ یَوْمَ السَّابِعِ وَ یُتَصَدَّقُ بِوَزْنِ شَعْرِهِ ذَهَباً أَوْ فِضَّةً؛ عقیقه برای مولود پسر و دختر واجب است. همچنین نامگذاری فرزند واجب است و تراشیدن سرش در روز هفتم ولادت، و به وزن موی او صدقه داده شود، طلا یا نقره.»
البته در کتب فقهی مراجع محترم از این امور به‌عنوان امور واجب نام نبرده‌اند و امر در روایت را دال بر وجوب نگرفته‌اند.
آن حضرت(ع) دربارة بهداشت کودک نیز فرموده است:«قَالَ النَّبِیُّ9 اغْسِلُوا صِبْیَانَکُمْ مِنَ الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَشَمُّ الْغَمَرَ، فَیَفْزَعُ الصَّبِیَّ فِی رُقَادِهِ وَ یُتَأَذَّى بِهِ الْکَاتِبَانِ؛[5] حضرت رسول(ص) فرمود: کودکان خود را از آلودگی ناشی از چربی بشویید و پاکیزه کنید؛ زیرا شیطان، بوی چربی را استشمام می‌کند و در خواب، کودک را به وحشت می‌اندازد و فرشتگان موکّل او، آزار می‌بینند.»
تغذیه از شیر مادر
معمولاً تا زمانی که کودک، استعدادِ هضم غذاهای متنوع را پیدا نکرده است، بهترین غذای کودک، شیر مادر است؛ هر چند امروزه، به این امر، کم‌تر توجه می‌شود؛ ولی اولیای دین، به ویژه پیامبر اکرم(ص) درباره جایگاه شیر مادر توجهی خاص داشته‌اند.
امام رضا(ع) در این‌باره می‌فرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیْسَ لِلصَّبِیِّ لَبَنٌ خَیْرٌ مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ؛[6] حضرت رسول فرموده است: برای کودک، شیری بهتر از شیر مادرش نیست.»
انتخاب نام نیک
یکی از حقوق مسلّم کودک بر والدین، انتخاب نام نیک و شایسته برای اوست.
اهمیت این موضوع به قدری است که در متون اسلامى، فصل جداگانه‌ای به نام «باب الاسماء والکنى؛ باب اسمها و کینه‌ها» و «باب نامگذاری» وجود دارد. در واقع پدر و مادر باید قبل از تولد برای فرزند خود نام زیبایی انتخاب کنند که در طول زندگى، سبب عقده و شرمندگی نشود؛ بلکه از مظاهر تجلی شخصیت وی باشد.
امام رضا(ع) فرموده‌اند: «سَمِّهِ بِاَحْسَنِ الْأَسْمَاءِ وَ کَنِّه بِأَحْسَنِ الْکُنَى؛[7] فرزند خود را به بهترین اسم و کنیه نامگذاری کن.» امام رضا(ع) دربارة اهمیت نامگذاری فرزندان به نامهای نیکو می‌فرماید: «لَا یَدْخُلُ الْفَقْرُ بَیْتاً فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِیٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَیْنِ أَوْ جَعْفَرٍ أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ؛[8] در خانه‌ای که کسی به نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و از زنان به نام فاطمه وجود داشته باشد، فقر و تنگدستی راه نخواهد یافت.»
و یا در اهمیت نام «محمد»‌فرموده است:‌«الْبَیْتُ الَّذِی فِیهِ مُحَمَّدٌ یُصْبِحُ أَهْلُهُ بِخَیْرٍ وَ یُمْسُونَ بِخَیْر؛[9] خانه‌ای که در آن محمد باشد، اهل آن خانه بامداد و شامگاهشان با خیر و برکت، توأم خواهد بود.»
گشودن دهان بچه‌با آب فرات یا عسل
یکی دیگر از سنتهای مستحبی که امام رضا(ع) به آن توجه نموده، این است که دهان فرزند را پس از تولد، با آب فرات و یا عسل بگشایند.
آن امام همام در این رابطه فرموده‌اند: «وَ حَنِّکْهُ بِمَاءِ الْفُرَاتِ اِنْ قَدَرْتَ عَلَیْهِ اَوْ بِالْعَسَلِ سَاعَه یُولَدُ؛[10] اگر توانستی دهان بچه را با آب فرات یا با عسل بگشا، در ساعتی که به دنیا آمده است.» این دستور، دقت دین مبین اسلام را می‌رساند که برای لحظه، لحظه زندگی برنامه دارد؛ حتی برای چگونگی بازگشایی دهان کودک.
جدیت در تعلیم و تربیت
دوران جوانى، دورانی پر از بحران و آشوب است، روح جوانان به مقتضای دورة جوانی همچون دریای خروشانی است که همواره متلاطم و طوفانی است و دارای جزر و مدهای سریع و پی‌درپی است. جوانان، روحی حسّاس، سریع التأثیر و پرتوقّع دارند، میل به کمال در آنها شدید است؛ ولی معمولاً راه سعادت را نمی‌دانند؛ از اینرو بیش از همه، محتاج به هدایت‌اند. اگر از راهنمایی محروم شوند، بر اثر طغیان غرایز به سوی بدبختی و گناه سقوط می‌کنند. برای اصلاح حال جوانان و نوجوانان، راهی جز آموزش دادن دستورها و قوانین نجاتبخش دین مقدس اسلام نیست. پس بر اولیای محترم لازم است اولاً: خود با تعالیم روحبخش اسلام آشنایی داشته باشند؛ ثانیاً: به آن تعالیم عمل کنند و ثالثاً: عشق و علاقة به فراگیری تعالیم مذهبی را در فرزندان نهادینه کنند و با تشویق و تنبیه، راه وصول به این هدف را برای آنها هموار کنند.
امام رضا(ع) دربارة اهمیت آموختن تعالیم دینی برای جوانان می‌فرماید: «لَوْ وَجَدْتُ شَابّاً مِنْ شُبَّانِ الشِّیعَةِ لَا یَتَفَقَّهُ لَضَرَبْتُهُ عِشْرُونَ سَوْطا؛[11] اگر جوانی از جوانان شیعه را بیابم که در مقام فراگیری دانش دین نباشد (برای تنبیه او) بیست تازیانه بر او خواهم زد.»
این روایت نشان می‌دهد که هر فردی از مسلمانان باید با آموزه‌های دینی آشنا باشد، یا به روش اجتهادی و یا تقلیدى. در غیر این صورت، اهل‌بیت: آنها را ملامت می‌کنند.
آموزش قرآن
یکی دیگر از راههای تعالی و رشد معنویت و باورهای دینی در خانواده، همجواری و در محضر قرآن بودن است؛ و به طُرق گوناگون باید تعالیم قرآن، در بین افراد خانواده شناخته شده و عمل شود.
امام رضا(ع) فرموده است:
«اجْعَلُوا لِبُیُوتِکُمْ نَصِیباً مِنَ الْقُرْآنِ فَإِنَّ الْبَیْتَ إِذَا قُرِئَ فِیهِ الْقُرْآنُ یُسِّرَ عَلَى أَهْلِهِ وَ کَثُرَ خَیْرُهُ وَ کَانَ سُکَّانُهُ فِی زِیَادَة؛[12] برای خانه‌های خود، بهره‌ای از قرآن کریم، قرار دهید؛ زیرا در خانه‌ای که قرآن قرائت شود، گشایش برای ساکنانش فراهم آید وخیرش فراوان شود و اهل خانه در برکت و فزونی باشند.»

مقام علمی بانو



حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س)که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س)جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش .

صله امام رضا ( علیه السلام )


حاج ذبیح الله عراقی که یکی از نیکان است می گفت: « این حکایت به تواتر رسیده است که حاج شیخ محمدعلی قاضی بازنه ای عراقی، وقتی قصیده ای برای تولیت آستان قدس رضوی سروده بود که به امید صله ای در حضورش قرائت کند.

کسی به او تذکر می دهد که به جای این کار، برای حضرت رضا سلام الله علیه قصیده ای انشاء کن. براساس این توصیه، از قرائت شعر برای تولیت صرفنظر می کند و قصیده ای در جلالت قدر امام هشتم(ع) می سراید و در حرم مطهر قرائت می کند.

شاعر گوید: پس از قرائت، کسی مبلغ ده تومان به من داد. به امام عرضه داشتم: این وجه کم است و دوباره اشعار را خواندم، باز شخصی پیدا شد و ده تومان دیگر به من داد و خلاصه در آن شب، شش بار قصیده را در محضر امام تکرار کردم و در هر بار کسی می آمد و ده تومان میداد. بامداد روز بعد به خدمت حاج شیخ حسنعلی شرفیاب شدم. ایشان فرمودند:

« آقا شیخ محمد علی، دیشب با امام علیه السلام راز و نیازی داشتی، شعر خواندی و شصت تومان به تو دادند. اکنون آن پول را به من بده. »

من شصت تومان را به خدمتشان تقدیم کردم و ایشان صد و بیست تومان به من مرحمت کردند و فرمودند: « فردا صبح به بازار می روی و مادیان ترکمن سرخ رنگی که عرضه می شود، به مبلغ بیست تومان خریداری و با بیست تومان دیگر از آن پول، خرج سفر و سوغات خود را تأمین می کنی. چون به عراق رسیدی، مادیان را چهل تومان بفروش و به ضمیمه هشتاد تومان باقیمانده، گاو و گوسفندی بخر و به دامداری و زراعت بپرداز که معیشت تو از این راه حاصل و توفیق زیارت بیت الله الحرام، نصیب تو خواهد شد و از آن پس دیگر از وجوهات مذهبی ارتزاق مکن، ولی در عین حال ترویج دین و احکام الهی را از یاد مبر. »

پیام امام زمان ( عج ا... ) برای مردم

خبر مثل توپ همه جا صدا کرده بود می گویند : ” تازگیها امام زمان ( عج ا…. ) برای شیخ مفید نامه داده اند . ”
-    این که خبر تازه ای نیست ! مدتها ست از این قضیه گذشته .
-    نه ! آن نامه اولی را که نمی گویم . نامه جدیدی آمده .
-    واقعا ؟ !
-    نامه جدید ، با املای امام و خط یکی از افراد مورد اعتمادشان بوده . به  شیخ گفته اند : ” اصل نامه را به کسی نشان نده . اما از روی آن بنویس و به دوستان و شیعیان مخلص بده . ”
-    کاش می شد ما هم نامه را ببینیم .
-    شیخ رو نوشتش را فرستاد ، می خواهی بخوانی ؟
” … بدانید که چیزی از احوال و روزگارتان بر ما پوشیده نمی ماند . نه این که ندانیم بعضی ها پایشان اغزیده و عهد شکنی کرده اند . نه اینکه خیال کنید ما شما را همینطور به حال خودتان رها کرده ایم و یادمان رفته به شما توجه کنیم . اگر این طور بود که حال و روزتان خیلی سخت تر می شد ، دشمنانتان شما را خرد می کردند . پس تقوا پیشه کنید و پشتیبان ما باشید . ”
بحارالانوار ،ج51،ص174