صد شاخه گل برای روح
“صد شاخه گل برای روح “
آدم را بساز دنیا ساخته می شود
پدر روزنامه می خواند اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد . حوصله پدر سر رفت ، صفحه ای روزنامه را که نقشه جهان را نشان می داد جدا و قطعه قطعه کرد و به پسرش داد و گفت : بیا کاری برایت دارم ، یک نقشه دنیا به تو می دهم ببینم می توانی دقیقا همان طور که هست بچینی و مرتب کنی ؟ و دوبره سراغ روزنامه اش رفت . می دانست پسرش تمام روز گرفتار این کار خواهد بود . اما هنوز یک ربع ساعت نگذشته بود که پسرش آمد و نقشه کامل را به پدرش نشان داد .
پدر با تعجب پرسید : مادرت به تو جغرافیا یاد داده است ؟
پسرک گفت : جغرافیا دیگر چیست ؟
پدر پرسید : پس چگونه توانستی این نقشه را درست و کامل بچینی ؟
پسر گفت : اتفاقا پشت همین صفحه تصویری از یک آدم بود ، وقتی توانستم آدم را دوباره بسازم ، دنیا را هم دوباره ساختم !
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط میرزایی در 1391/10/19 ساعت 10:49:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1392/08/11 @ 11:43:51 ق.ظ
جعفری پایه چهارم [بازدید کننده]
جالب بود باز هم منتظر مطلب قشنگتون هتستم