گرامیداشت 9دی
” در کوچه باغ خاطره ”
دیشب این طبع بی قرار شما
خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکسته تان
واژه هایم عیادتی بکند
چشم بد دور عمرتان بسیار
کس نبیند ملالتان آقا !
ما نمردیم خون دل بخوری
تخت باشد خیالتان آقا !
چیست روباه در مصاف شیر ؟!
چه نیازی به امر یا گفته ؟!
تو فقط ابرویی به هم آور
می شود خواب دشمن آشفته
هست خاموشی ات پر از فریاد
در تو آرامشی است طوفانی
” الذی انزل السکینه ” تو را
کرده سر شار از فراوانی
واژه ها از لبت تراویدند
پر صلابت ، پر عاطفه ، پر شور
آفریدند در دل مردم
عزت ، آمادگی ، حماسه ، حضور
این حماسه همه ز یمن تو بود
گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا تا ابد ولی محبوب
در دل عاشقان خود ماندی
سهم دلدادگان تو سلوی
قسمت دل دادگان تو سجیل
رهبری نیست در جهان جز تو
که ز امت کند چنین تجلیل
نسل سوم چو نسل اول هست
با شعف با شور با باور
جاری ست انقلاب چون کوثر
هان ! ” فصل لربک وانحر ”
گرچه در باغ سینه ات داری
لطف ها ، مهرها ، محبتها
گفتی اما نمی روی چو حسین
تا ابد زیر بار بدعتها
ناگهان در نماز جمعه شهر
عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لبها
ذکر یا صاحب الزمان گل کرد
جان ایران ! چه شد که جانت را
جان ناقابلی گمان کردی
آبروی همه مسلمانان !
اشک ما را چرا در آوردی
جسم تو کامل است ناقص نیست
می دهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد…….
” رحم الله عمی العباس ”
شعر از : جواد محمد زمانی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط میرزایی در 1392/10/09 ساعت 11:43:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |