" مادر و دختر" به مناسبت وفات ام المومنین ، بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه ( سلام ا... علیها )
خبر پیک اجل مادر کوثر شده بود
صحبت از رفتن غمخوار پیمبر شده بود
مالک الموت برایش پرو بال آورده
مادر حضرت صدیقه کبوتر شده بود
وقف اسلام شد و وقف خدا و قرآن
عاشقانه چقدر حامی رهبر شده بود
اصلا از برکت او هست اگر اسلام است
اینچنین بود که او از همه برتر شده بود
تا چه حد است مقامش که کنار زهرا
نام او وارد ادعیه ی دفتر شده بود؟
بار بست همدم و دلدار پیمبر حالا
نوبت ام ابیهایی دختر شده بود
**
دختری ماند از او ، دختری همچون خود او
دختری که سپر و حامی همسر شده بود
چقدر غصه ی کج راهی مردم را خورد
چقدر آه شد و دیده ی او تر شده بود
علت بوی خوش شهر مدینه از اوست
عود آتش زده اند – شهر معطر شده بود !
***
دختری ماند از او دختری همچون خود او
زینبی که همه عمر وقف برادر شده بود
عزت و هیبت او هیمنه ی دشمن ریخت
خطبه خواند ، کوفه و می دید که حیدر شده بود
یک تنه خود یه سپاه است ، بترسد دشمن
چه کسی گفت که او لحظه ای مضطر شده بود
مضطر هم دیده اگر شد بخدا علت داشت
در پی پوشیه و چادر و معجر شده بود
به کجا ختم شد این شعر چرا اینگونه ؟
قافیه ها همگی مادر و دختر شده بود !
یاسر مسافر
تسلیت باد وفات جانسوز ام المومنین ، همسر با وفای پیامبر اسلام
( صلی ا…. علیه و آله ) ، حضرت خدیجه ( سلام ا… علیها ) .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط میرزایی در 1394/04/06 ساعت 08:37:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |