لطیفه های ماه رمضونی ...................
nt: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-bidi-language: FA;" lang="FA">
** به دلیل استقبال بی نظیر شما روزه داران عزیز ، ماه مبارک رمضان تا پایان مهر ماه تمدید گردید …… !!!
** مناجات یک آدم تنبل : خدایا ماه رمضان را مانند بازیهای المپیک هر چهار سال یکبار آن هم در یک کشور دیگر بر گزار کن .
** با عرض سلام ، می خواستم برای نیامدن به خانه شما در ماه مبارک رمضان عذر خواهی کنم . برای جبران نیت کردم کفاره آن را بدهم که اگر خدا قبول کند 60 روز اعم از شام و ناهار در خدمت شما باشم ……….!!!!
** غریبه ای در ماه رمضان به دیار مسلمانان آمد . دید همه لبها فرو بسته و خوردن و آشامیدن ممنوع است . پرسید : این چه وقت است و نام این ماه چیست ؟ گفتند : ” رمضان المبارک ” . چندی بعد دوباره گذرش به آن دیار افتاد . دید سفره هاای نذری گسترده است و از میهمانان به گرمی استقبال می کنند . گفت : این ماه چه باشد ؟ گفتند : ” محرم الحرام ” . گفت : عجبا از نام گذاری شما ! این ماه باید محرم المبارک باشد و آن ماه رمضان الحرام .
** شخصی کوزه ای داشت که برای شمارش روزهای ماه رمضان سنگ ریزه ای در آن می انداخت . مرد رندی چند مشت سنگ ریزه در کوزه او انداخت . آن شخص وقتی احساس کرد تعداد سنگریزها بیش از حد معمول است مشتی از آنها را بیرون ریخت . در اواخر ماه رمضان از او پرسیدند : امروز چندم ماه است ؟ گفت : چهل و پنجم . گفتند : چنین چیزی که امکان ندارد . گفت : تازه مشتی از سنگ ریزه ها را بیرون ریختم والاّ بیش از این حرفها بود .
** یهودی تازه مسلمانی در ماه رمضان به سرداب خانه رفته بود و پنهانی قضا می خورد . پسرش به او گفت : پدر این چه حالت است ؟ گفت : از بدبختی من همین که مال خودم را در خانه خودم با ترس و اضطراب می خورم . …..!!!!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط میرزایی در 1393/04/10 ساعت 10:53:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |