فرشته ای که بیکار بود
فرشته ای که بیکار بود ……….
مردی خوابی عجیبی دید. پیش فرشته ها رفته بود و به کارهای آنها نگاه میکرد . تعداد زیادی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کار بودند . تند تند نامه هایی را که توسط پیک اززمین میرسید باز میکردند وآنها را داخل جعبه می گذاشتند . مرد از فرشته ای پرسید : شما چه کار می کنید ؟ فرشته در حالی که نامه ای را باز می کرد گفت : این جا بخش دریافت است . ما دعاها ی مردم از خداوند را تحویل می گیریم .
کمی جلوتر رفت ، باز تعدادی از فرشتگان را دید کاغذ هایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین می فرستند . پرسید : شما چه کار می کنید ؟ یکی از آنها با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است ما الطاف و رحمتهای خداوندی را برای بندگان می فرستیم .
در گوشه ای فرشته بیکاری نظرش را جلب کرد . با تعجب پرسید : چرا شما بیکارید ؟ فرشته جواب داد : این جا بخش سپاس از طرف مردمی است که دعاهایشان مستجاب شده اما همینطور که میبینی ، بیشتر مردم وقتی به خواسته های ریز و درشتشان می رسند یادشان می رود که اصلا خدایی هم دارند .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط میرزایی در 1391/11/02 ساعت 11:40:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1392/05/07 @ 12:51:53 ب.ظ
فاطمیه جلفا [بازدید کننده]
سلام
موفق باشی
خط خیلی ریزه نشد که بخونمش
1391/11/03 @ 07:51:22 ق.ظ
پشتیبانی 2 کوثر بلاگ [عضو]
سلام. متن های خود را با سایز 3 روی وبلاگ بگذارید تا خواناتر شود. یاعلی