عاشقانه هایی برای مولا
خدا می داند / مظلومتر از فاطمه هستی تو علی
*******
ای کاش علی شویم و عالی باشیم / هم سفره کاسه سفالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم / نان آور سفره خالی باشیم.
*******
دل را زشرار عشق سوزاند علی / یک عمر غریب شهر خود ماند علی
وقتی که شکافت فرق او در محراب / گفتند مگر نماز می خواند علی .
*******
زمین را از عدالت پاک کردند / گریبان فلک را چاک کردند
ز چشمان خدا هم اشک می ریخت / بمیرم مرتضی را خاک کردند .
*******
یک عمر تماشای دری خون آلود / یاد آور ی حادثه ای سرخ و کبود
کم کم به علی حال پریدن می داد / ای تیغ نیازی به حضور تو نبود .
*******
به زهر کین، لب شمشیر تر کرد / علی را غرق ، اندر خون سر کرد
شگفتا ! هیچ کس این راز نگشود / چگونه کافری شق القمر کرد .
*******
از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید / رفت آن یتیم پرور ، عالم یتیم گردید .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط میرزایی در 1393/04/25 ساعت 11:51:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/05/05 @ 11:14:13 ب.ظ
گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو]
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرود از یادت
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد هر آن دل که نخواهد شادت…
سلام عزیزجان
عیدتون مبارک(لبخند)…
1393/04/26 @ 11:34:17 ق.ظ
باران [عضو]
سلام
شعر بسیار زیبائی بود. التماس دعا