با سلام و درود

امروز در برنامه صبحگاهی یکی از طلبه ها مطلبی رو خوند که دیدم خالی از لطف نیست توی وبلاگ هم بذارم .

ماجرا این هست که پسر 13ساله ای به نام علی احمدی ساکن روستایی است به نام خسرو آباد که از توابع شهرستان کازرون در استان فارس می باشد . علی آقا سر حلقه یکی از حلقه های صالحین پایگاه قمر بنی هاشم ( علیه السلام ) است که در مسجد روستا واقع شده است .

این نوجوان بلند همت در شرح واقعه خویش این گونه می گوید :

حضور در مسجد و استفاده از صحبت های امام جماعت مسجد, باعث شد که با الهام گرفتن از نوجوان بسیجی حسین فهمیده که با نارنجک خودش را به تانک دشمن زد من هم باید بتوانم در حد توان, با فرهنگ مخرب دشمن در بین مردم روستا مقابله کنم. لذا تصمیم گرفتم موضوع ماهواره رو در حلقه با دوستانم مطرح کنم و با کمک اونها برای برچیدن این تانک های مخرب دشمن! راه حلی پیدا کنیم. بعد از اینکه دوستانم را توجیه کردم قرار شد خانواده هایمان را هم قانع کنیم که ماهواره رو از خونه ها جمع کنند. ولی باید از خودمون شروع می کردیم تا بچه ها تشویق می شدند. یک روز مساله رو با پدر و مادرم در میان گذاشتم و گفتم باید بجای ماهواره از دستگاه دیجیتال استفاده کنیم. ولی اونها استقبال نکردند و من برای اینکه به اونها نشون بدم که چقدر جدی هستم با اینکه وضع مالی مان نسبتا خوب بود و مشکل خاصی نداشتیم دور از چشم خانواده چندروزی کارگری کردم. وقتی دستمزدم را گرفتم به شهر رفتم و یک دستگاه دیجیتال خریدم و بعد جریان را برای پدر و مادرم تعریف کردم. به اونها گفتم شاید ماهواره به شما ضرری نرساند ولی من از اون می ترسم! به خاطر اینکه در سن بلوغ هستم, پس زمینه گناه را برای من فراهم نکنید!. اولش انتظار نداشتم ولی دیدم اشک در چشمان مادرم جمع شد و پدرم مرا در آغوش گرفت و گفت: حالا که اینقدر اصرار داری بخاطر تو این کار را می کنم.
من هم که از خوشحالی سر از پا نمی شناختم سریع ماهواره را جمع کردم و به امام جماعت مسجد تحویل دادم که ایشان پیشنهاد داد که آن را به عنوان نمونه در مسجد نگه داریم تا با این کار افراد دیگر نیز تشویق شوند و ماهواره هایشان را تحویل دهند. بعد از این جریان بود که دو نفر از بچه های حلقه مون هم توانستند خانواده هاشون رو قانع کنند و ماهواره هاشون رو تحویل بدهند.
این اقدام نوجوان سیزده ساله هرچند در ظاهر نسبت به اقدامات گسترده ای که در خصوص مقابله با ماهواره انجام شده بود کوچک به نظر می رسید ولی از آنجا که سنت الهی بر این است که کارهای خالصانه را بزرگ معرفی کند این خبر نیز در استان فارس به طور گسترده پخش شد و باعث گردید امام جمعه محترم شهر و فرمانده سپاه استان از ایشان تجلیل نمایند و جالب تر انکه ایشان در ان مراسم گفت:

“حاضرم باز هم کار کنم و درامد حاصل از ان را دستگاه دیجیتال بخرم و خانه های روستا را از اسارت دشمن ازاد کنم.“

امام خمینی(رحمة الله علیه) می گفت: “رهبر ما آن طفل سيزده ساله اي است كه با قلب كوچك خود كه ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجك، خود را زير تانك دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد".